استاد معتقد است انقلاب یعنی تغییر ناگهانی رژیم با استفاده از خشونت.
از نظر ایشان مشکل اصلی ایران رژیم سیاسی نبود. بنابراین با تغییر رژیم مشکلات حل نمی شود و نخست فرهنگ مردم باید تغییر کند.
اما ایشان دلیل دومی هم برای مخالفت با انقلاب دارد.
از نظر ایشان تلاش برای یک دست کردن مردم خطاست. چون آدمها با هم تفاوت دارند و نمی توان آنها را شبیه یکدیگر کرد.
اصلا وقتی خدا نخواسته است که انسانها مثل هم باشند، چرا نظام چنین تلاشی دارد. تلاشهای مشابه در سایر نظامهای ایدئولوژیک فاجعه ایجاد کرده است.
پاسخ:
منظور از یک دست کردن مردم چیست؟ قطعا استاد با تلاش برای توسعة بهداشت و نظافت و آموزش مخالف نیستند. آیا اگر انسانها همگی باسواد شوند و با فرهنگ شوند، انسانها در بسیاری از رفتارها و باورها شبیه یکدیگر نمی شوند.
بنابراین تناقض استاد این است که تغییر فرهنگ مردم را لازم می داند اما با تلاش نظام برای تغییر فرهنگ مخالف است و آن را تلاش برای حذف تفاوتها می نامد.
در حالی که تلاش برای شبیه کردن انسانها به یکدیگر و حذف اختلافها در جامعه مصداقهای زیادی دارد. برخی از این تلاشها خوب است و برخی بد است.
مثلا تلاش برای سیر کردن گرسنه ها خوب است و کسی نمی توان بگوید شما نمی توانید عدالت ایجاد کنید پس عدالت را فراموش کنید.
عجیب است که استاد می گوید خدا نخواسته انسانها مثل هم باشند. در حالی که در باورها و اخلاق خداوند همه انسانها را به حقیقت و خوبی دعوت می کند و از این نظر انسانها باید مثل هم باشند.