استاد معتقدند جوانان بعد از انقلاب بسیار رشد کرده اند. مثلا گاهی یک صفحه از مجله ای که الان همین جوانها چاپ می کنند ارزش بیشتری دارد نسبت به تمام شماره های یک مجله که در رژیم گذشته چاپ می شد. (نوار 6 اخلاق کاربردی)
اما انصاف استاد زمانی مشخص می شود که ادعا می کند این نتیجه اتفاقی و قهری انقلاب است و نظام به دنبال این هدف نبوده است.
مثل این است که یک نفر را کتک بزنیم و داد بزند و وقتی داد می زند گره های صوتی او باز شود و او صدایش خوب شود و خواننده شود.
حق نداریم بگوییم ده درصد از درآمد خوانندگی متعلق به کسی است که کتکها را زد.
الان هم در این رژیم ما را فقط کتک زده اند و وقتی رشد می کنیم می گویند صددرصد نتیجه حاصل تلاش ماست!
به نظر شما این قضاوت از روی انصاف است؟